
3 دیسیپلین خلق ارزش (Value Creation Discipline)
تریسی و ویرسما سه راه خلق ارزش را معرفی کردهاند که یکی از آنها را باید انتخاب کرده و مبنای هر کاری در سازمان قرار داد. در اینجا با این سه نظام خلق ارزش آشنا میشوید.
ریموند مایلز و چارلز اسنو در کتاب خود با عنوان «سازمان: استراتژی، ساختار و فرآیند» میگویند استراتژیهای مختلف شركت از تصمیم در پاسخ به سه مسئله اساسی ناشی میشود: كارآفرینی، مهندسی (یا عملیاتی) و اداری. مسئله کارآفرینی این است که چگونه سهم بازار مدیریت شود. مسئله مهندسی این است که چگونه شرکت راهکارهایی را که برای مسئله کارآفرینی یافته است را پیاده کند. مسئله اداری هم بررسی این مسئله است که شرکت ساختاردهی سازمان برای مدیریت اجرای راهحلهای دو مشکل اول چگونه خواهد بود. اگرچه کسب و کارها راهحلهای مختلفی را انتخاب میکنند، اما مایلز و اسنو پیشنهاد کردند که بسیاری از شرکتها راهحلهای مشابهی را پیگیری میکنند. در نتیجه، آنها فرض كردند كه چهار گونه سازمان وجود دارد: پیشروان (Prospector) ، مدافعان (Defender)، تحلیلگران (Analyzer) و منفعلان (Reactor)
لازم به ذکر است که این استراتژیها را میتوان با استراتژیهای رقابتی پورتر متناظر کرد تا تنظمیات سازمانی از منظر رویکردهای استراتژیک با هم متناسب شوند.
پیشروان با مسئله کارآفرینی مواجهاند به طوری که یافتن محصولات جدید و بهرهبرداری از و فرصتهای بازار مهمترین اولویت آنها است. این سازمانها محیطهای کسب و کار را تغییر میدهند. محیطهایی که غالباً قابل پیشبینی نیست. آنها با بررسی مداوم بازار در جستجوی فرصتهای جدید برای موفقیت هستند. علاوه بر این، سازمانهای پیشرو طیف گستردهای از محصولات یا خدمات را دارند و خلاقیت زیادی در تبلیغ دارند. پیشروان برای روبرو شدن با مسئله عملیاتی، به هیچ نوعی از فناوریها وابسته نیستند. در نتیجه اولویتبندی محصولات و خدمات جدید و توسعه و نوآوری را برای برآورده کردن نیازهای جدید و خواستههای و در حال تغییر مشتری و ایجاد ترجیحات جدید، بر عهده دارند. مسئله اداری این شرکتها نحوه هماهنگی فعالیتهای متنوع تجاری و تشویق نوآوری است. پیشروان این مسئله را با عدم تمرکز، به کارگیری جامعنگراها (نه متخصصان ویژهکار)، سطوح کم سازمان و ترغیب همکاری بین بخشها حل میکنند.
به طور خلاصه، پیشروان، نوآورند، به دنبال فرصتهای جدید بوده و ریسک میکنند و در نهایت رشد میکنند. برای بکارگیری این استراتژی، خلاقیت و انعطافپذیری تشویق میشود. آنها مرتباً پاسخهای احتمالی نسبت به روندهای نوظهور محیط را ارزیابی میکنند. بنابراین، این سازمانها اغلب خالق بازار و ایجاد کننده عدم اطمینان هستند که رقبا مجبورند با آن کنار بیایند. در چنین شرایطی، خلاقیت مهمتر از کارآیی است
مدافعان با مسئله کارآفرینی بر حفظ سهم بازار مواجهاند و از اینرو در محیط های پایدار عملکرد بهتری دارند. یک راهحل مشترک برای این مسئله «رهبری هزینه» است، بنابراین این سازمانها با متخصص شدن در کارویژهها و حوزههای خاص و با استفاده از رویههای اجرایی استاندارد به هزینه کم دست مییابند. علاوه بر این، مدافعان برای دستیابی به هزینه کم مجبورند به بهرهوری فکر کنند، از این رو احتمال بکارگیری یکپارچگی عمودی در این سازمانها بالا است. مدافعان در مواجه شدن با مسئله اداری، به تمرکز در تصمیمگیری، رویههای رسمی و ساختارهای وظیفهای روی میآورند. از آنجا که محیط آنها به آهستگی تغییر میکند، به برنامهریزی با دورههای بلندمدت تکیه میکنند.
به طور خلاصه سازمانهایی که استراتژی انطباقی مدافعان را دنبال میکنند، سعی در محافظت از بازار خود در برابر رقبای جدید دارند. در اثر این کار به ندرت نیاز به اصلاحات اساسی در فناوری، ساختار یا روشهای عملیاتی احساس میشود. در عوض، آنها توجه اصلی را به بهبود کارآیی عملیات موجود اختصاص میدهند. به طور خاص مدافعان در یک صنعت رو به زوال یا در یک محیط پایدار موفقترند.
تحلیلگران هم با پیشروان و هم با مدافعان ویژگیهای مشترک زیادی دارند. آنها با واژه «تعادل» شناخته میشوند: تعادل بین ویژگیهای پیشروان و مدافعان. در مسئله کارآفرینی بر حفظ سهم خود در بازارهای موجود و چگونگی یافتن فرصتهای عرضه محصول جدید و بهرهگیری از منافع بازارهای جدید تمرکز دارند. تحلیلگران در مسئله عملیات بر بهرهوری در محصولات یا خدمات موجود و در عین حال انعطافپذیری در فعالیتهای جدید را پیگیری میکنند. در کل به دنبال بهرهوری فنی بمنظور حفظ هزینههای پایین بوده و بر توسعه محصولات جدید تأکید می کنند. این کار باعث میشود که با تغییرات بازار و رقابت سازگار باقی بمانند. در مسئله اداری نحوه مدیریت بر هر دو جنبه تفکیک و تجمیع کارویژهها تاکید میشود. همانند پیشروان همکاری بین بخشها و واحدهای مختلف تقویت میشود و همانند مدافعان تفکیک و ایجاد حوزههای تخصصی مدنظر است.
به طور خلاصه، تحلیلگران ضمن حفظ کسب و کار موجود در بازارهای جدید نیز هستند. باشند. برخی از محصولات را در محیطهای پایدار عرضه میکنند که در آن استراتژی بهرهوری اولویت دارد و حفظ مشتریان فعلی مدنظر است، برخی دیگر را به محیطهای جدید و پویاتر عرضه میکنند.
منفعلان، همانطور که از نامشان پیداست، طرح سازمان، استراتژی و یا ساختار منظم ندارند. آنها برای تغییراتی که در محیط های کاری روی میدهد، آماده نیستند. اگر یک سازمان منفعل استراتژی و ساختار مشخصی داشته باشد، دیگر برای محیط سازمان مناسب نیست. توسعه محصول یا خدمات جدید به نحوه درک مدیران از محیط وابسته است. منفعلان برنامههای بلندمدتی ندارند، زیرا محیط را خیلی تغییرپذیرتر از ان است که فایدهای داشته باشد.
مایلز و اسنو ادعا كردند كه شركتها سازگاری استراتژیک را بر اساس برداشت از محیط خود طراحی میکنند. از اینرو، همانطور که در گفته شد، سازمانهای مختلف محیط خود را به روشهای مختلفی ادراک میکنند و به همین دلیل، استراتژیهای متفاوتی را اتخاذ کنند. بر اساس همین استراتژیهاست که برخی نسبت به سایرین در مواجه شدن با محیط، بسیار سازگارتر یا حساستر هستند. پیشروان با بکارگیری استراتژیهای انطباقی، سازگارترین نوع شرکتها هستند. در مقابل، منفعلان کمترین انطباق را دارند. تحلیلگران بین این دو قرار دارند.
به یاد داشته باشید هیچ جهتگیری استراتژیک، بهترین نیست. بین این استراتژیها بهترین استراتژی، آن چیزی است که بیشترین فایده را برای کسب و کار شما داشته و مزیت رقابتی را ایجاد یا تقویت کند. هر کدام از استراتژیهای انطباقی (به جز منفعلان) میتواند شرکت را در جایگاهی قرار دهد که توان پاسخ به محیط را به دست آورده و با آن منطبق شود. با شناسایی درست و پیگیری این استراتژیهاست که موفقیت یک شرکت رقم میخورد. با ایجاد و اجرای استراتژیهای انطباقی صحیح، مکانیزمی ایجاد میشود که محیط ، فناوری و ساختار یک شرکت را منسجم و کارآمد میکند.
از آنجا که محیط کسب و کار در صنایع و بخشهای مختلف، با هم فرق میکند، انتخاب استراتژی انطباقی انتخاب شده نیز متفاوت است. در بعضی مواقع مانند صنایعی که مقررات بسیار منظم و تنظیم شدهای دارند، استفاده از استراتژی مدافعان موجب سودآوری است. یک مطالعه موردی در صنعت هواپیمایی نشان داد که خطوط هوایی مدافع نسبت به خطوط هوایی پیشرو موفقتر بودند، زیرا فضای کسب و کار به دلیل مقررات زیاد، به آرامی تغییر کرده بود. از این رو، تأکید بر کارآیی خطوط هوایی مدافع به نفع آنها بود. در صنایع لبنیات که محیط با سرعت بیشتری تغییر میکند و نوآوریها عمدتاً با شکست مواجه میشوند، تحلیلگران موفقتر خواهند بود.
از سوی دیگر، پیشروان برتری مشهودی نسبت به سایر انواع سازمانها در محیطهای متلاطم دارند. به طور قطع میتوان گفت که شرکتهای فعال در بازارهای بالغ با معرفی محصولات جدید سود میبرند. آنها با نوآوری راه راه برای توسعه مداوم خود هموار میکنند.
اکنون که با مفهوم استراتژیهای انطباقی آشنا شدید، میتوانید تعیین کنید که کدام استراتژی انطباقی برای شرکت شما مناسبتر است. برای اینکار از الگوریتم زیر استفاده کنید.
انتخاب استراتژیهای مناسب به عنوان یک ورودی برای نظام هوشمندی استراتژیک محسوب میشود. برای آشنایی بیشتر به صفحه هوشمندی استراتژیک مراجعه کنید.
تریسی و ویرسما سه راه خلق ارزش را معرفی کردهاند که یکی از آنها را باید انتخاب کرده و مبنای هر کاری در سازمان قرار داد. در اینجا با این سه نظام خلق ارزش آشنا میشوید.
در این مقاله استراتژیهای عمومی پورتر به صورت کاربردی توضیح داده شده است. بعد از خواندن آن، معنی اصلی و نحوه بکارگیری آنها را یاد خواهید گرفت.
الگویی برای ارزیابی میزان کارآمدی منابع سازمانی برای دستیابی به مزیت رقابتی
دیدگاه خود را بیان کنید