اهداف استراتژيک
اهداف استراتژیک بخشی از روند برنامهریزی استراتژیک است که بعد از تعیین مقاصد آرمانی (ماموریت، چشمانداز و ارزشها) تدوین میشود. اهداف استراتژیک، رهنمودهايي در مورد نحوه محقق ساختن مقاصد آرماني ارائه ميدهند. اين اهداف بطور مستقيم از مقاصد آرماني منتج شده و بيانگر نتيجههاي مورد انتظار از اجراي استراتژيها هستند. اهداف استراتژيک از يک طرف با مقاصد آرماني و از طرف ديگر با استراتژيها در ارتباط است. اهداف در صورتيکه به شيوهاي روشن و آشکار تعيين شوند، مسير يا جهت فعاليتها را مشخص نموده و موجب همافزايي ميشوند. به ارزيابي کمک كرده و اولويتها را تعيين ميکنند. به یک تعبیر میتوان اهداف استراتژیک را بیان شفاف و واضحتر از چشمانداز گفت. برای مثال شرکتی که در چشماندازش گفته میخواهد «شرکتی پیشرو» باشد، در اهداف استراتژیک مشخص میکند که منظورش از پیشرو بودن چیست. این کار کمک میکند تا بدانید که آیا در مسیر چشمانداز هستید یا نه. در انتهای همین صفحه کاربرگ تدوین اهداف استراتژیک قابل دانلود است.

چرا اهداف استراتژیک مهم هستند؟
هر سازمانی باید اهداف استراتژیک خود را تعیین کرده و متناسب با آنها عمل کند. این کار برای موفقیت لازم است زیرا:
- تنظیم اولویتهای کاری و تخصیص منابع
- ایجاد هماهنگی در برنامههای واحدهای سازمانی، تیمها و افراد
- ایجاد معیارهایی برای ارزیابی موفقیت کل سازمان
- تمرکز بر شاخصهای کلیدی عملکرد و حذف گستردگی اطلاعات بیمورد
- کمک به ایجاد تصویر مشترک قابل فهم برای همه کارکنان
ویژگیهای اهداف استراتژیک
اهداف استراتژیک باید از ویژگیهایی برخوردار باشند که بتوان آنها را به عنوان مهمترین هدف سازمان انتخاب کرد. هدف استراتژیک باید:
- قابل قبول: كاركنان و مديران سازمان بايستي اهداف تعيين شده را قبول داشته باشند و آن را عملي بپندارند. بنابراين بايد با كمك كاركنان اهدافي قابل قبول تعيين شود تا موثر واقع شود.
- مشخص: اهداف استراتژیک باید برای هر کسی که در سازمان آن را میبیند، روشن و قابل فهم باشند.
- برانگيزاننده: بطوریکه این اهداف باعث حرکت شوند و چالشی محسوب شوند.
- قابل اندازهگيري: هدفها بايد قابل اندازهگيري باشد يا به گونهاي باشد كه بتوان آن را كمي نمود. بنابراين هدفها بايد به روشني و صراحت نتايج را در چارچوب مشخص بيان نمايند. اين بدين معني نيست که در تدوين اهداف استراتژيک مي بايست به طور قطع از اعداد استفاده شود ولي لازم است تا شاخصهايي براي تعيين مقدار آنها معرفي گردد.
- تناسب درونی و بیرونی: اهدافي كه تعيين ميشوند از يك طرف بايد با چشمانداز و از طرف ديگر با شرايط محيطي تناسب لازم را داشته باشند و هر هدف بايد گامي بسوي دستيابي به مقاصد سازمان باشد.
- هماهنگ باساير اهداف: اگر با ديد سيستمي به سازمان، فرايند ها و اهداف آن بنگريم، اهداف در صورتي ميتوانند سازمان را به موفقيت رهنمون شوند كه هماهنگي لازم را با ساير فعاليتها و اهداف سازمان داشته باشند. بطوريكه همه در يك راستا و آن هم موفقيت سازمان باشند. بنابراين هر کدام از اهداف سازمان بايد به گونهاي تعيين شوند كه با ساير اهداف سازمان هماهنگ باشد.
هدف استراتژیک در برابر هدف عملیاتی
هدف استراتژیک معطوف به چشمانداز است و موفقیت کلی سازمان را اندازهگیری میکند. به عنوان مهمترین اهداف سازمان مطرح میشود و تعداد آنها معمولا از 10 مورد بیشتر نمیشود. این اهداف میتوانند دامنهای را تعریف سایر اهداف عملیاتی تعیین کنند. همینهایی که قرار است با تحقق آنها به هدف استراتژیک رسید. به تعبیر دیگر، رسیدن به هدف استراتژیک منوط به تحقق اهداف عملیاتی است. تنها تفاوت هدف استراتژیک با هدف عملیاتی در این است که هدف استراتژیک برای چشمانداز نوشته میشود.
مثالهایی از اهداف استراتژیک
مراقب باشید که هر کسب و کاری اهداف استراتژیک خاص خود را دارد، اما در اینجا برای آشنایی شما چند نمونه از اهدافی که قبلاً توسط شرکتها انتخاب شده است را ارائه میدهیم:
- مشتری:
- افزایش 4 درصدی از تعداد مشتریان وفادار
- دستیابی به تکرار خرید 85 درصدی مشتریان
- کارکنان:
- حفظ تعداد کارکنان در سطح فعلی
دستیابی به مشارکت 85 درصدی کارکنان
- جامعه:
- کسب رضایت 70 درصدی جامعه محلی
- سهامداران:
- رشد درآمد 7٪ در سال
- رشد 14 درصدی درآمد خالص در سال
- معرفی سالانه پنج محصول جدید
نحوه تعیین اهداف استراتژیک
اهداف استراتژيک به طور مستقيم از بيانيههاي ماموريت، چشمانداز و ارزشها به دست ميآيد. از مديران خواسته ميشود تا به ازاي هريک از عبارات ماموريت يا چشمانداز هدف مناسبي را تعيين کنند. در هر حال تعيين اهداف سازمان تنها به کمک مديران سازمان و در راستاي دستيابي به ماموريت عملي خواهد بود. گامهای زیر را دنبال کنید تا بتوانید اهداف استراتژیک را بدرستی تعیین کنید:
- گام 1- چشمانداز، ماموریت و ارزشها را بنویسید: ابتداء بیانیههای ماموریت، چشمانداز و ارزشهای کسب و کار خود را تدوین کنید. ممکن است قبلاً این کار را کرده باشید، چه بهتر، متن نهایی آنها را به دست آورید. اگر هم قبلا نوشته نشده است، با مدیران خود به اجماعنظر برسید. برای این کار میتوانید از صفحه تدوین ماموریت و چشم انداز کمک بگیرید.
- گام 2- شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) را مشخص کنید: شاخصهای کلیدی عملکرد آنهایی هستند که میزان پیشرفت چشمانداز را اندازهگیری میکنند. برای این کار کلمات کلیدی چشمانداز و ماموریت و ارزشها را مشخص کنید. سپس این سوال را بپرسید که «از کجا بدانم که این بخش از چشمانداز تحقق یافته است؟» سپس برای آن شاخص بنویسید. از آنجاکه این شاخص بر مقاصد آرمانی (ماموریت، چشمانداز و ارزشها) نوشته شده، همان شاخص کلیدی عملکرد محسوب میشود.
- گام 3- مقدار و موعد را تعیین کنید: پس از تعیین شاخص کلیدی عملکرد، مقدار هدف را بر اساس میانگین عملکرد سه سال گذشته، یا میانگین صنعت یا مقدار انتظاری مدیران تعیین کنید و موعد دستیابی به آن را مشخص کنید. معمولاً مواعید به صورت سالانه میباشد، اما برای ارزیابی دقیقتر، میتوان آنها را به فاصلههای 3 ماهه هم تقسیم کرد.
- گام 4- متن هدف استراتژیک را بنویسید: سازه هدف را در صفحه یک تکنیک کاربردی برای تعیین اهداف اسمارت معرفی کردهایم. با استفاده از همین منطق، متن هدف استراتژیک را بنویسید:
جهت + شاخص کلیدی عملکرد + مقدار + موعد
بنابراین برای نوشتن هدف استراتژیک این جدول را کامل کنید:
چشمانداز |
شاخص کلیدی عملرد |
مقدار |
موعد |
هدف استراتژیک
(جهت+شاخص کلیدی عملکرد + مقدار + موعد)
|
تبدیل شدن به شرکتی پیشرو
|
سهم بازار |
23% |
1401.12.29 |
افزایش سهم بازار تا 23% تا پایان سال 1401 |
رشد فروش |
3% |
1401.12.29 |
افزایش رشد فروش سالانه 3 درصدی تا پایان سال 1401 |
حاشیه سود |
35% |
1401.12.29 |
حفظ حاشیه سود 35 درصدی تا پایان سال 1401 |
دیدگاه خود را بیان کنید