مرجع هوشمندی استراتژیک

یکی از سؤالات متداولی که پرسیده می‌شود این است که «چگونه مراقبت کنیم تا از شکستهای رایج در برنامه‌ریزی استراتژیک جلوگیری کنیم؟»

پاسخ به این بستگی دارد که سازمان شما در کدام مرحله از مراحل برنامه‌ریزی استراتژیک است. اما در اینجا پنج ویژگی مشترک را معرفی می‌کنیم که در بین سازمانهای موفقی که با آنها کار کرده‌ایم، بسیار به چشم می‌آمد و با اجتناب از اینها، موفقیت برنامه‌ریزی را به دنبال داشت:

  1. جدی نگرفتن. درک نکردن این موضوع که برنامه‌ریزی و اجرای استراتژیک کار سختی است. تجربه نشان داده که برنامه‌ریزی استراتژیک و روند اجرای آسان نیست. این کار، یک کار چالش‌برانگیز است. همه سازمانهای توسعه‌یافته بر این مطلب صحه می‌گذارند که کار دشوار برنامه‌ریزی، مسیر آینده را به وجود می‌آورد و جان‌مایه اصلی رشد پایدار است.
  • شرکت مانابتن جنوب. به چالش بزرگ برنامه‌ریزی استراتژیک اشاره کرده و با اشاره به دشوار بودن همراه کردن تفکرات، می‌گوید این روند را در پیش گرفته است تا به شرکت کمک کند تا نقشه راه توسعه آینده را ایجاد کند.
  1. عدم مشارکت و حضور فعال رهبران. در صورتی که مدیر عامل، هیات مدیره و معاونین وی به برنامه‌ریزی استراتژیک به عنوان یک برنامه رقابتی و جنگی نگاه نکنند، کار به جایی نخواهد رسید. حضور آنها در جلسات و مباحث باعث می‌شود که ارزش برنامه‌ریزی برای دیگران مشهود شود.
  • شرکت ملی حفاری ایران یک مجموعه منسجم و همه‌جانبه از افراد نخبه را در قالب چهار کارگروه در سه سطح را فعال کرده بود تا در فرآیند برنامه‌ریزی و اجرا درگیر شوند. در نتیجه یک تیم رهبری فعال است که ارزش برنامه‌ریزی را برای دیگران مخابره کرده و به اولویت کاری مدیران تبدیل می‌کند.
  1. عدم تخصیص آبشاری مسئولیت‌ها. تبدیل چشم‌انداز شرکت به استراتژی‌های کسب وکار، تبدیل استراتژی‌های کسب و کار به استراتژی حوزه‌های کارکردی، تبدیل استراتژی‌ها به اهداف واحدها، تبدیل اهداف واحدها به اهداف فردی، در موفقیت اجرا نقش بسزایی دارد.  این کار موجب می‌شود که همه کارکنان (حتی بدون آگاهی از چشم‌انداز) نقش موثری را در اجرای آن داشته باشند. آنها بروشنی در موفقیت طولانی‌مدت سازمان نقش خواهند داشت.
  • شرکت پتروشیمی غدیر. اهداف استراتژیک را به واحدهای سازمانی و کارکنان تخصیص داد. بنابراین همه از تیم مدیریت تا کارکنان فهمیدند که چگونه اقدامات کوتاه‌مدت آنها در موفقیت بلندمدت شرکت اثر خواهد داشت.
  1. نبود یک رهبر استراتژی. داشتن قهرمان در طراحی، اجرا، ارتباطات قوی، بینش مشخص در مورد چرایی و نحوه برنامه‌ریزی و اجرای استراتژیک برای رشد سازمان بسیار مهم است. رهبر استراتژی نقش مهمی در پیشبرد برنامه دارد.
  • شرکت خمیرمایه و اتانول رازی. یک رهبر استراتژی دارد که هم به فرایند برنامه‌ریزی مسلط بوده و هم چالش‌های اجرایی شدن استراتژی  را در شرکت می‌شناسد و آنها را مرتفع می‌کند.
  1. مدل و ابزارهای نامناسب. استفاده ابزارهای مناسب و مراحل کارامد برای برنامه‌ریزی و اجرای استراتژیک یکی از مهمترین بخشها است. موفقیت زمانی اتفاق می‌افتد که نظم، انضباط در کنار ابزارها و مدل مناسب شکل بگیرد.
  • شرکتهای همکاری کننده با ما همگی از ابزارها و مراحل اثبات شده و مشخص بهره گرفته‌اند که با انضباط آهنین همراه بوده و برنامه‌ریزی به سرانجام رسید. با به روزرسانی مداوم در برنامه و بازنگری مرتب استراتژی‌ها و اقدامات خود، یک روند مدیریت استراتژیک قابل پیش‌بینی را اتخاذ کرده‌اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *