مرجع هوشمندی استراتژیک

کنترل چیست؟

فرآیند کنترل و نظارت  با این هدف انجام می‌شود که مطمئن شویم فعالیتها طبق برنامه‌ریزی پیش می‌روند و در صورت ایجاد شدن فاصله‌ زیاد، آنها را اصلاح کرد.

کنترل، یک عملکرد مدیریتی است که شامل نظارت بر فعالیتها بمنظور اطمینان از دستیابی به برنامه و و اصلاح هرگونه انحراف مهم است. مدیران تا زمانی که فعالیتها را ارزیابی نکرده باشند، واقعاً نمی‌دانند که واحدهای آنها به درستی عمل می‌کنند یا نه. یک نظام موثر کنترل‌های سازمانی پایه‌ای را ایجاد می‌کند که مدیران را کمک می‌کنند تا دریابند که فعالیتهای اجرایی روزمره تا چه اندازه در راستای اهداف سازمان انجام می‌شوند. اثربخشی یک نظام کنترل به دستیابی به اهداف سازمان است. هرچقدر بتواند به مدیران كمك كند تا به اهداف سازمان دست یابند، نظام كنترلی نیز بهتر است.

هر سازمانی تلاش می‌کند به طور مؤثر و کارآمد به اهداف خود برسد. آیا این دلیل می‌شود که همه سازمانها از سیستمهای کنترلی یکسان استفاده کنند؟ احتمالا نه. اما با مطالعه دقیق و جمع‌بندی تمام سیستم‌های کنترلی که در همه جا استفاده می‌شود، می‌توان شباهتهایی را پیدا کرد. این شباهتها ما به سمت معرفی سه رویکرد متفاوت برای طراحی سیستمهای کنترل رهنمون می‌شود: کنترل بازار، کنترل اداری و کنترل قومی.

کنترل های مدیریتی

کنترل بازار

کنترل بازار، رویکردی است که بر استفاده از مکانیزم‌های بازار مانند رقابت، قیمت و سهم بازار تأکید دارد. کنترلها با معیارهایی مانند رقابت، قیمت یا سهم بازار ساخته می‌شوند. سازمانهایی که از رویکرد کنترل بازار استفاده می‌کنند، معمولاً محصولات کاملاً مشخص، متمایز و رقابتی دارند. در این شرایط، معمولاً واحدهای سازمان به «مرکز سود» تبدیل می‌شوند. (منظور از مرکز سود، واحد سازمانی است که درآمد و هزینه مستقلی دارد و مدیران آن می‌توانند مستقل از سازمان بالادستی در مورد محصولتا و بازار تصمیم‌گیری کنند. معمول‌ترین شکل مرکز سود، شرکت است). در این صورت، هر کدام از مراکز سود بر اساس سهم از سود کل سنجیده می‌شوند. مانند هلدینگ تاپیکو.

کنترل اداری

کنترل ادری، یک رویکرد کنترل است که بر «مسئولیت‌ها و اختیارات» تأکید دارد و به مقررات اداری،  رویه‌ها و سیاست‌ها متکی است. این کنترل برای اطمینان از اینکه اعضای سازمان رفتارهای کاری مناسبی را نشان می‌دهند و استانداردهای عملکردی تعیین شده را رعایت می‌کنند، انجام می‌شود. مانند سازمان فضایی ایران.

 

کنترل قومی

در کنترل‌ قومی، رفتارهای کارکنان بر اساس ارزشهای مشترک، هنجارها، باورهای آداب و رسوم و سایر جنبه‌های فرهنگ سازمان تنظیم می‌شود. برخلاف کنترل اداری، که مبتنی بر مکانیزم‌های سلسله مراتبی از سوی مدیران ارشد است، کنترل قومی، به فرد و گروه (قوم) وابسته است تا بتوانند رفتارهای مناسب و مورد انتظار و اقدامات مربوط به عملکرد را مشخص کنند. کنترل قبیله به طور معمول در سازمانهایی یافت می‌شود که در آن تیم‌های کاری زیادی استفاده می‌شوند و فناوری غالباً تغییر می‌کند. مانند همکاران سیستم.

انتخاب سیستم کنترل مناسب

 

سیسمهای اقتضایی کنترل

 

نکته 1- مطلب مهم این است که باید توجه داشته باشیم، اگرچه به صورت انتزاعی از هم جدا شده‌اند، اما این سه نوع کنترل مانعه‌الجمع نیستند. یعنی هر سه سیستم کنترلی را می‌توان با هم بکار گرفت. با توجه به ماهیت صنعت و  قابلیتهای داخلی شرکتها، یکی از این سیستم‌ها بر آن دو غلبه پیدا کرده و سیستم کنترل غالب را تشکیل می‌دهد.

نکته 2- هر سازمانی بر اساس استراتژی‌ها و دوره بلوغ خود، سیستم‌های کنترلی غالب را تغییر می‌دهد. برای کسب و کاری که در مراحل ابتدایی رشد خود تحت یک استارتاپ کار می‌کند، کنترل‌های قومی حاکم است و اگر در آینده به شرکتی تبدیل شود که در یک بازار بالغ پیشرو است، کنترل‌های بازار کاربرد بیشتری دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *